دسته بندی سایت
پیوند ها
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: كليات تحقيق............................................................................ 1
تعريف و بيان مسأله.................................................................................. 2
اهميت مسأله.............................................................................................. 5
هدف تحقيق................................................................................................ 9
سوالات تحقيق............................................................................................ 9
تعريف عملياتي متغيرهاي تحقيق............................................................. 10
فصل دوم: ادبيات تحقيق........................................................................ 14
بخش اول: پيشينه نظري تحقيق.......................................................... 18
سير تحولات نظريههاي سازمان ومديريت.............................................. 18
سابقه سازمان يادگيرنده......................................................................... 21
تئوري يادگيري سازماني........................................................................ 24
تعاريفي از يادگيري سازماني.................................................................. 25
سازمان يادگيرنده................................................................................... 28
يادگيري سازماني و سازمان يادگيرنده.................................................. 34
عنوان صفحه
نقش مكاتب فكري در سازمان يادگيرنده و يادگيري سازماني............... 37
اصول سازمانهاي فراگير از نظر «پيترسنج»......................................... 40
تفاوت سازمانهاي يادگيرنده با سازمانهاي سنتي................................. 54
بررسي و مقايسه نظريه پيترسنج با نظريه صاحبنظران ديگر................ 58
چگونه يك سازمان يادگيرنده با سازمانهاي ديگر متفاوت است؟......... 60
اجزاي سازنده سازمان يادگيرنده........................................................... 66
سازمان يادگيرنده در آينده..................................................................... 69
راهبردهاي ايجاد و گسترش سازمان يادگيرنده..................................... 70
راهكارهاي اجرايي سازمانهاي يادگيرنده............................................. 75
مزاياي ايجاد سازمان يادگيرنده.............................................................. 76
تغيرات ساختاري لازم براساس سازمان يادگيرنده در درون سازمان موجود (مدارس)78
مدارس يادگيرنده.................................................................................... 80
ويژگيهاي مدرسه يادگيرنده.................................................................. 89
مقايسه مدارس دولتي و غيرانتفاعي........................................................ 96
بخش دوم: بررسي پيشينه تحقيق........................................................ 99
نتيجهگيري............................................................................................. 114
عنوان صفحه
فصل سوم: روش تحقيق...................................................................... 118
روش تحقيق......................................................................................... 119
جامعه آماري......................................................................................... 120
نمونه و روش نمونهگيري..................................................................... 120
روش جمعآوري اطلاعات .................................................................... 121
روش تجزيه و تحليل دادهها................................................................. 122
فصل چهارم: تجزيه وتحليل يافتهها.................................................... 123
اطلاعات توصيفي گروه نمونه.............................................................. 124
جمعبندي............................................................................................... 131
فصل پنجم: نتيجهگيري و پيشنهادات................................................. 132
بحث و نتيجهگيري................................................................................. 133
محدوديتهاي پژوهشي......................................................................... 134
فهرست منابع......................................................................................... 137
ضمائم................................................................................................... 142
چكيده:
امروزه مفهوم نويني كه با پيچيده شدن محيط سازمانها مطرح ميشود، مفهوم «سازمان يادگيرنده» ميباشد. هر چقدر عدم اطمينان محيطي (پيچيدگي وتغييرات محيطي) بالا باشد، سازمانها نياز بيشتري به دانستن و آگاهي گسترده از عوامل محيطي دارند تا بتوانند خود را با تغييرات و تحولات محيطي تطبيق دهند. سازمان يادگيرنده را نوعي از سازمان به شمار ميآورند كه هدف اصلي آن يادگيري است و آموزش و يادگيري در آن نهادينه شده است..
«سازمان يادگيرنده» در طول زمان ميآموزد، تغيير ميكند و عملكردش را متحول ميسازد. «سازمان يادگيرنده» سازماني است كه عملكردهايش از طريق آگاه شدن و درك بهتر بهبود مييابد و اصلاح ميشود (الواني، 1378-ص3)
براي ايجاد و توسعه سازمانهاي يادگيرنده لازم است گامهاي اوليه را از مدارس و ايجاد عادت به تفكر خلاق و يادگيري دائمي در تربيت شوندگان آغاز كنيم. كسب اطلاعات درست يادگيري در سنين خردسالي و در سالهاي نخستين مدرسه شكل ميگيرد و در طول حيات ادامه مييابد. مهارتهاي شناختي درست لازمه پيشرفت تحصيلي و ايجاد رغبت و انگيزه براي يادگيري ميباشد. يادگيري تنها به سالهايي كه در مدرسه ميگذرد اختصاص ندارد ايجاد فرهنگ يادگيري و تبديل مدارس به سازمانهاي يادگيري مستلزم نگاهي ديگر به آموزش وبرنامهريزي آن است. (مشايخ، 1380- ص135-164)
در تحقيق حاضر، حجم نمونه تحقيق 94نفر شامل 75 دبير و 19 مدير بوده كه البته اين افراد از 7 دبيرستان يعني 2 دولتي و 5 غيرانتفاعي با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي از جامعه 25 مدرسهاي انتخاب شده است. با استفاده از روش تحقيق توصيفي و به كاربردن پرسشنامهاي كه حاوي 30 سوال 5 گزينهاي بود، ديدگاه دبيران ومديران دبيرستانهاي دخترانه منطقه 2 شهرتهران، نسبت به يادگيرنده بودن سازمانشان (مدرسه) سنجيده شد. اطلاعات حاصله با بهرهگيري از آمار توصيفي (فراواني،درصد، جداول، نمودارها) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و از تجزيه وتحليل ديدگاه دبيران و مديران، رشته تحصيلي، مدرك تحصيلي، سابقه خدمت و ... نتايج زير به دست آمد.
1- مدارس غيرانتفاعي منطقه 2 شهر تهران بيش از مدارس دولتي اين منطقه از ويژگيها و اصول يك سازمان يادگيرنده برخوردارند.
2- اصول و ويژگيهاي سازمان يادگيرنده در گروه دبيران بيش از گروه مديران است.
3- با بالا رفتن سابقه خدمت و مدرك تحصيلي افراد به سمت ويژگيها واصول سازمان يادگيرنده ميروند.
4- با توجه به رشته تحصيلي بيشترين افراد نمونه از رشته علوم انساني هستند كه اين نشان دهنده بالاتر بودن اين ويژگيها در اين گروه است.
«مقدمه»
سازمان يادگيرنده سازماني است كه با ارتقاي دائمي ويادگيري فردي، گروهي ودر نتيجه يادگيري سازماني كاركنان، موجبات تكامل وبالندگي و پويايي افراد و سازمان را در تعادل با محيط متغير فراهم ميسازد. در يادگيري سازماني ترتيبي اتخاذ ميشود كه با ايجاد ارتباط بين آگاهيها و دانش فردي اعضاي سازمان كه از تجربيات كاري و ساير مجاري كسب دانش فرا گرفته شده «نوعي دانش جمعي و سازماني حاصل آيد. (الواني، 1383-ص21)
سازمان يادگيرنده مفهوم نويني است كه همراه با پيچيده شدن محيط سازمانها مطرح شده است. هر چقدر عدم اطمينان محيطي ناشي از پچيدگي و تغييرات آن بالاتر باشد سازمانها براي تطبيق خود با تحولات محيطي نياز شديدتري به دانش و آگاهي گسترده از عوامل محيطي پيدا ميكنند.
مفهوم سازمان يادگيرنده با توجه به پيچيدگي روزافزون محيط سازماني و افزايش عدم اطمينان در محيط، مفهوم بسيار معتبري است توانايي سازگاري سازمان با محيط متغير به يادگيري بستگي دارد. براي رقابت با سازمانهاي ديگر،يك سازمان بايد بهتر از آنها ياد بگيرد و دانش خود را سريعتر و گستردهتر از آنها در سراسر سازمان به كار بندد. امروزه، سازمانها و كاركنان آنها، بايد پيوسته خود را با شرايط و موقعيتهاي جديد سازگار سازند تا بتوانند در دراز مدت دوام بياورند. اين، واقعيت سازمانهاي جديد است (علاقهبند، 1385)
تعريف و بيان مسئله:
از مباحث جديد مديريت اين است كه سازمان بايد به طور دائم در حال يادگيري باشد. (بهرامزاده، 1379، ص 52) هيچ سازماني را نخواهيم يافت كه بدون آموختن و يادگيري بتواند لحظهاي دوام داشته باشد. سازمانها بايد ياد بگيرند كه چگونه بياموزند و از تمامي شيوههاي يادگيري به بهترين وجه بهره گيرند. دنيا در حال تغيير و تحولي بس شتابان است و هيچ نيرويي قادرنيست مانع اين تغيير و تحول گردد. سازمانها بايد بياموزند و در راه آموختن از هر شيوه و ابزاري كه ميتواند به آنها ياد دهد بهره گيرند.(شفاعي، 1380، ص 58) در يك دنياي نامطمئن جايي كه همه ما به تعيين ميدانيم كه هيچ چيز مطمئن نيست، به سازمانهايي نياز داريم كه به طور مستمر خودشان را از نو بسازند، خود را از نوكشف كنند و به خودشان مجدداً نيرو بخشند. اينها سازمانهاي يادگيرندهاند يعني سازمانهايي كه عادت به يادگيري دارند.مفهوم اصلي سازمان يادگيرنده يعني سازماني كه به طور مستمر ظرفيت خود را براي ايجاد آينده دلخواه خويش بالا ميبرد. (موسوي، 1379-ص76) صاحبنظران اينامر ويژگيهايي را براي سازمان يادگيرنده برشمردهاند كه راهنماي خوبي براي مديران سازمان خواهد بود تا وضعيت سازمان خود را با ويژگي مذكور مقايسه كنند و شرايط لازم جهت برخورداري از آن ويژگيها را براي سازمان فراهم آورند. پيترسنج با كتاب پنج فرمان خود مشهورترين نويسندهاي است كه در ارتباط با سازمان يادگيرنده مطرح است،وي عناصر يا اجزاي تشكيل دهنده سازمان يادگيرنده را چنين مطرح كرده است:
1- تفكر سيستمي (system thinking): روشي از تفكر است كه در آن برتري كل بر جزء تصديق ميشود و هر جزء در رابطه با كل اجزاء به عنوان يك سيستم نگريسته ميشود.(هر كس ياد ميگيرد و ميداند كه كل سازمان چگونه كار ميكند.)
2- تسلط فردي (personal mastery): هر فرد بايد در يك زمينه و يا زمينههاي گوناگون مرتبط به هم مشخص شود كنجكاو يا افراد براي يادگيري مداوم، روحيه يادگيري از اين اصل نشأت ميگيرد. (هر كس نسبت به خود آگاه ميشود وبا ديگران با گشودگي رفتار ميكند.)
3- مدلهاي ذهني (Mental model): مدلهاي ذهني مفروضات اساسي وحك شده در ذهن انسان بوده و تعيين كننده چگونگي تفكر و عمل هر فرد هستند. بنابراين بايد مثبت باشند. (هر كس روش قديمي تفكر را كنار ميگذارد.)
4- نگاه مشترك به آينده (ديدگاه توام با بصيرت مشترك) (shared vision): بينش، دانستن تصور ذهني روشن است.بينش به مفهوم دور نماست و جهتگيري آتي سازمان را به تصوير ميكشد ومنبع انرژي براي يادگيري است.(هر كس برنامه سازمان را ميفهمد و با آن موافق است)
5- يادگيري سيستمي (Team Learning): يادگيري تيمي فرآيند يكسو كردن وتوسعه توانايي تيم براي رسيدن به اهداف است. يادگيري تيمي عاملي حياتي است زيرا تيمها واحدهاي يادگيري بنيادي در سازمانهايي نوين هستند. (همه با هم كار ميكنند تا برنامه سازمان عملي شود.)
سازمان آموزش و پرورش و مدارس كه زير سيستم اين سازمان به شمار ميآيند بايد حتماً يادگيرنده باشند تا بقا ودوام يابند. با بررسي اين ايدة سازمان يادگيرنده در سازمانهاي آموزشي و پژوهشي به اين اصل پي ميبريم كه آيا واقعاً اينها زندهاند يا اينكه نقش يك موجود زنده يادگيرنده را بازي ميكنند واز همه مهمتر بايد به دنبال راهكارهايي براي بهبود سازمانهاي موجود خود باشيم و آنها را به سوي سازمانهاي يادگيرنده هدايت كنيم. از آنجا كه در سالهاي اخير با پيدايش مدارس غيرانتفاعي بسياري از افراد تصور ميكنند كه اين مدارس با دريافت هزينههاي هنگفت ميتوانند نيازهاي آموزشي دانشآموزان را برآورده كنند يا اينكه دبيران و پرسنل خود را به لحاظ آموزشي به روز نگهدارند، تحقيق حاضر درصدد است بررسي كند كه مدارس مقطع متوسطه عمومي منطقه 2 شهر تهران اعم از (دولتي و غيرانتفاعي) تا چه از حد از ويژگيهاي سازماني كه پيش از اين ذكر شد برخوردارند؟
لذا جالب است بدانيم آيا مدارس ما ميتوانند جزء سازمان يادگيرنده قلمداد شوند و برخي ابعاد و ويژگيها را دارا هستند يا خير؟
«اهميت مسئله»:
امروزه با توجه به تغييرات سريع محيطي، شرايط ناپايدار،پيشرفت سريع علم و دانش و فرآيند پيچيدهي ارتباطات، مقداري اثربخشي مدارس به گونهاي كه بتوان براي مسائل، پاسخ مناسب و به هنگام داشته باشند،مورد بحث بسياري از كارشناسان و طراحان نظام آموزشي است. همانگونه كه دنياي ما به نحو فرآيندهاي پيچيدهتر ميشود، به همان اندازه نيز محيط دروني و بيروني مدارس به نحو تصاعدي پيچيدهتر ميشود از يك طرف بسياري از خواستهها و انتظارات جامعه از مدارس وفرهنگ پاسخگويي در دنياي مرتبط امروز، در مقايسه با گذشته تفاوت كرده است. جلب رضايت اولياي دانشآموزان به سادگي قبل از طريق اعتماد آنها به اينكه مدارس وظيفهاش را خوب ميداند و خوب هم انجام ميدهد.امكانپذير نيست. از طرف ديگر وضعيت اقتصادي، سياسي، اجتماعي وتكنولوژيكي جامعه ما نيز بسيار متحول و متفاوت از گذشته شده است. امروزه فنآوري ارتباطات واطلاعات در جامعهي ما رو به گسترش است كه تاثير آن در همهي سازمانها و از جمله مدارس به نحو چشمگيري مشهود ميباشد. به اين تريتب در ادامه فعاليت و بقاي خود باشرايط متغير محيطي سازگار شوند تا بتوانند با اثر بخشي فعاليت كرده و در دراز مدت دوام بياورند. (علاقهبند، 1385)
مبلغ واقعی 16,000 تومان 50% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 8,000 تومان
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها