تماس با ما

فید خبر خوان

نقشه سایت

تمامی فایل ها با تخفیف ویژه در سایت قرار میگیرد. در ضمن برخی محصولات سایت در جمعه با تخفیف 80 درصدی ارائه میشود ...


دسته بندی سایت

پیوند ها

نظرسنجی سایت

بنظر شما دوستان گرامی چه مطالبی در سایت قرار داده شود ؟

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 184
  • بازدید دیروز : 88
  • بازدید کل : 427317

سازمان و سازماندهي در جنگ نامتقارن 55 ص


سازمان و سازماندهي در جنگ نامتقارن 55 ص

چكيده:

كشورهاي مستقل و انقلابي جهان امروز به منظور دفاع و انجام نبرد در برابر تهديدات احتمالي قدرت‌هاي بزرگ ناگزير به بهره‌گيري از شيوه‌هاي عملياتي نو و منحصر به فرد هستند تا در يك شرايط نابرابر از نظر سطح تكنولوژيك، تسليحات و توان رزم به جنگ نامتقارن بپردازند. اين تهديدات از سوي استكبار جهاني در سال‌هاي اخير عليه اين كشورها به صورت درگيري مستقيم خودنمايي كرده و احتمال بروز يك جنگ را بين آن‌ها افزايش داده است. براين اساس و با توجه به مجموعه تهديداتي كه محيط جغرافيايي كشور را طي سال‌هاي اخير احاطه نموده و هر روز دامنه آن با توجه به حضور نيروهاي استكبار جهاني در دو كشور افغانستان و عراق در حال افزايش مي‌باشد و همچنين اينكه بالاخره در يك تعامل نامتقارن، درگير جنگي ناگزير با امريكا خواهيم بود لذا در اين مقال برآنيم به استراتژي جديد، نوع سازمان و سازماندهي نيروهاي درگير خودي را بنا به الگوهاي موجود و احياناً جديد بررسي كرده تا شايد بتوان الگوي مناسبي را جهت ساختار اين سازمان پيدا نمود. انشاءالله.

 

مقدمه

پيچيدگي روزافزون، شتاب هراس‌آلود تغييرات و انقلاب شگفت‌انگيز در فناوري موجب دگرگوني بنيادين در همه عرصه‌ها و از جمله عرصه جنگ شده است. به گونه‌اي كه به قول تافلر عصر حاضر شاهد همگرايي سه خط مشخص از توسعه نظامي يعني برد، شتاب و كشندگي است كه به نحوي انفجارآميز به مرز نهايي خود رسيده است.[1]

اين پيشرفت خارق‌العاده از سوي ابرقدرت‌ها و به خصوص آمريكا به عنوان فرصتي بي‌نظير براي حفظ و استمرار هژموني و سيطره بلامنازع بر جهان مورد استفاده قرار گرفته و مي‌گيرد.

بيش از 20 حمله نظامي عليه كشورهاي جهان در نيمه دوم قرن بيستم، داشتن 63 پايگاه نظامي در 11 كشور خاورميانه، چنگ و دندان نشان دادن با اتكاي به قدرت نظامي به كشورهاي استقلال‌طلب و آزاديخواه جهان، حمايت بي‌چون و چرا از صهيونيزم و در يكي دو سال اخير اشغال افغانستان و عراق و تهديدات مكرر عليه ايران اسلامي، اقدامات عملي نظامي ايالات متحده در اين راستا است.

اما واقعيت اين است كه نامعادله اعمال قدرت نظامي يا تهديد متكي بر آن همواره يكسويه و ثابت نمانده است تلاش براي دستيابي به سلاح‌هاي برتر يا داراي كارآيي مشابه، مقابله با توانمندي‌هاي دشمن از طريق بهره‌گري از عواملي نظير جو، زمان، غافلگيري، فريب، اتكاي به توان گسترده مردمي، استفاده از نقاط قوت خود براي ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن، ايثار و عمليات استشهادي، انجام عمليات‌هاي اثربخش تاكتيكي با هدف تأثيرگذاري بر استراتژي دشمن از جمله تدابير ملت‌ها و دولت‌ها براي رويارويي با قدرت برتر و داراي انگيزه تجاوزگري و سلطه‌طلبي بوده است كه اين مهم با مفهوم عدم تقارن تطابق دارد.

جنگ نامتقارن كه از سال‌هاي پاياني قرن بيستم وارد ادبيات نظامي شده است به رويارويي دو قدرت ناهمتراز اشاره دارد كه طرف ضعيف ضمن اجتناب از مواجهه با نقاط قوت طرف مقابل در چارچوبي خارج از قواعد قابل هضم براي دشمن، نقاط ضعف او را مورد حمله قرار مي‌دهد.

در جنگ نامتقارن همه مولفه‌ها از قبيل استراتژي، طرح‌ريزي، ابزار و تجهيزات، فناوري و نيروي انساني باز تعريف و بر مبناي اين اصل اساسي و در ميدان غير قابل انتظار دشمن مجدداً طراحي مي‌شوند. سازمان و سازماندهي نيز از جمله و بلكه يكي از مهم‌ترين اين مقولات است به گونه‌اي كه مي‌توان گفت جنگ در عمومي‌ترين شكل خود ميدان درگيري مسلحانه بين دو مجموعه انساني سازمان‌يافته است كه با تقسيم كار، هماهنگي و تعاملي توان‌افزا در پي دستيابي به اهداف مشترك خويش كه همانا دستيابي به پيروزي بر دشمن است مي‌باشند و اين مفهوم قدمتي به درازاي تاريخ بشر و تاريخ تخاصمات و تنازعات بين گروه‌ها، قبايل و طوائف، ملت‌ها و دولت‌ها دارد.

لوئيس مامفورد، و شماري ديگر اولين ماشين‌هاي جهان را ارتش‌ها و اولين قطعات تشكيل‌دهنده آن ماشين را سربازان مي‌دانند. آرتور فريل مي‌گويد جنگ سازمان‌يافته را در قالب كلمه آرايش مي‌توان خلاصه كرد. وقتي سربازان در ميدان جنگ آرايش پيدا كردند و به جاي فعاليت در قالب تعدادي قهرمان بدون فرمانده در چارچوب يك گروه و تحت امر يك فرمانده يا سردسته قرار گرفتند آن وقت بود كه از مرز (يا افق نظامي) جنگ‌هاي بدوي عبور كرده پاي در عرصه جنگ‌هاي حقيقي يا سازمان‌يافته گذاشتند.[2]

هدايت و فرماندهي 600 كشتي با قريب 30 هزار نفر كه تعداد زيادي از آن‌ها سواره‌نظام بودند در لشكركشي داريوش پادشاه ايران در 490 ق.م. و يا بسيج چند ميليوني[3] پياده‌نظام و سواره‌نظام و قريب 1900 كشتي جنگي از سوي خشايارشاه[4] قطعاً بدون يك سازماندهي دقيق و حساب شده ميسر نبوده است.

پيامبر بزرگ اسلام صلي‌الله عليه وآله وسلم سپاهيان خود را به طليعه (جلوداران)، ساقه (عقبه)، ميمنه (جناح راست)، و ميسره (جناح چپ) تقسيم مي‌فرمود. سازماندهي و تقسيم نيروها به يگان‌ها تابع مأموريت، نوع نبرد، زمين، قدرت جنگي نيروها، قدرت دشمن و اسلحه بكارگرفته شده به وسيله طرفين بود. هدف پيامبر صلي‌الله عليه وآله وسلم از اين سازماندهي سهولت در فرماندهي و تسلط بر نيروها در هنگام جنگ، تحرك و يا استقرار بود مثلاً در غزوه فتح مهاجران را در سه ستون دويست نفري، اوس را در شكل ستون 350 نفر، و قبيله اسلم را در يك ستون 200 نفري سازماندهي كرد. يا گروه‌هاي چهارگانه‌اي را كه وارد مكه شدند برحسب تعداد قبيله به رديف و شكل هرمي فردي، دوتايي، سه تايي و چهارتايي سازماندهي مي‌كرد. آن حضرت گاهي لشكر را براساس امكانات جديد جنگي سازماندهي مي‌كرد.[5]

در جنگ جمل افراد امام به صورت دسته‌هاي هزار نفري سازمان يافته بودند و فرماندهي هر دسته را يكي از اصحاب بزرگوار حضرت به عهده داشت و سرانجام با رشادت‌هاي ابوايوب و ديگر ياران امام، جنگ به پيروزي لشكر حق انجاميد و نيروها به شهر بصره وارد شدند. در پيشاپيش يكي از دسته‌هاي هزار نفري، سوار نيرومندي حركت مي‌كرد كه كلاه و لباس سفيدي بر تن، شمشيري حمايل كرده و پرچمي در دست داشت.

نمونه‌هاي فوق نشان مي‌دهد كه سازمان و سازماندهي در جنگ ضرورتي گريزناپذير و اصلي عمومي است كه در تمام جنگ‌ها به نوعي وجود داشته است. پيتر دراكر معتقد است كه معناي اوليه سازمان ـ كه مي‌توان آن را اولين نظريه سازمان ناميد ـ به وسيله فردريك كبير پادشاه پروس در نيمه قرن هجدهم و به هنگام تعريف ارتش جديد مطرح شد. بنا به گفته او ارتش جديد از سه قسمت تشكيل مي‌شود: پياده‌نظام، سواره‌نظام، و توپخانه كششي. پس به عبارت ديگر سازمان با چگونگي انجام كارهاي متفاوت تعريف مي‌شود. اين مفهوم اساسي، شالوده تمام سازمان‌هاي نظامي در طي جنگ جهاني دوم بود.[6] اما همانگونه كه كلاوزويتس معتقد است هر عصري شيوه جنگي عجيب مخصوص خود را داشته است. بنابراين هر عصر تئوري جنگ خاص خود را نيز خواهد داشت.[7] و بي‌ترديد دامنه اين بحث به سازمان و سازماندهي نيز كشيده خواهد شد.

صاحبنظران در مورد عوامل برتري‌ساز در جنگ نظرات مختلي را ارائه كرده‌اند. بوتول در كتاب ستيزه‌شناسي مي‌نويسد: هم‌اكنون ما در عصر سلاح‌هاي انفجاري (اتمي يا غير اتمي) بسر مي‌بريم برتري متعلق به كسي است كه بدعت و تحولي نوين در تسليحات و يا سازمان نظامي پديد آورد. عدم تناسب علمي و فني گاه كفايت كرده تا به لشكركشي‌هايي كه از نقطه نظرهاي نظامي كوچك و كم‌اهميت بوده‌اند، نتايج معجزه‌آساي جهاني عطا نمايد. (در حمله مراكش به امپراطوري مالي به علت مسلح بودن لشكر مراكشي به سلاح گرم تمدن و امپراطوري يكصد ساله مالي را در هم پيچيده و از صحنه تاريخ حذف نمايد).»[8]

برخي از نويسندگان كميت يا كيفيت نيروي انساني را عامل تأثيرگذار و اصلي برشمرده‌اند اما همانگونه كه يكي از انديشمندان با بررسي جنگ‌هاي صد ساله ميان انگلستان و فرانسه (كه طولاني‌ترين و معروف‌ترين جنگ قرون وسط است) مي‌گويد: اما ارزش ارتش‌ها تنها با عدد و رقم تعيين نمي‌شود. فرانسوي‌ها مي‌توانستند ارتش‌هايي را كه با 30 هزار نفر سرباز به ميدان بفرستند اما اين نيروها بسيار بد سازمان‌يافته بودند. ارتش انگلستان گرچه به ندرت مي‌توانست نيروهايي بيش از 6 هزار نفر را به ميدان نبرد گسيل دارد اما از فرانسوي‌ها بسيار سازمان‌يافته‌تر بود.

ترني هاي با بيان اهميت بيشتر براي نهادهاي اجتماعي نسبت به فناوري نظامي مي‌نويسد:

بسياري از نويسندگان درباره نقش بعد تكنولوژي راه مبالغه را مي‌پيمايند اما مطالعه تاريخ حكومت‌هاي بزرگ عهد باستان نشان مي‌دهد كه گاه تكنولوژي اسلحه‌سازي اين حكومت‌ها با وضعيت حريف يكسان بود ولي حكومت‌هاي بزرگ از حيث سازمان‌هاي نظامي بر رقيب برتري داشتند.[9]

مقام معظم رهبري در بياني رسا و گويا همين مفهوم را به صورتي عميق‌تر بيان مي‌فرمايند:

نيروي نظامي عبارت است از سازماندهي افراد، يگان نظامي قوامش به سازماندهي است.[10]

ايشان در بياني ديگر تفاوت سازمان‌يافتگي و فقدان سازماندهي را چنين بيان مي‌كنند:

اين كه ده هزار رزمنده سازماندهي نشده باشند. وقتي سازماندهي نشد پس ديگر يك لشكر نيست... اگر صد هزار رزمنده هم سازماندهي نشده باشند هيچ وقت كار يك لشكر را كه ده هزار نفر آدم سازماندهي شده است نمي‌كنند.[11]

در دهه‌هاي اخير طراحي سازماني (يعني فرآيند هماهنگ‌سازي مؤلفه‌هاي ساختاري) به شدت متأثر از تغييرات شگرف و همه جانبه سازمان‌ها و محيط آن‌ها شده است و اين امر پديد آمدن الگوهاي جديدي از سازمان را موجب شده است در واقع مي‌توان گفت كه پيش‌بيني هوشمندانه آنسوف محقق شده است كه در دهه‌هاي آينده مفهوم ساختار و توانايي آن آنچنان دگرگوني عميقي پيدا خواهد كرد كه مي‌توان آن را با دگرگوني‌هاي انتقال از مرحله استحكامات ثابت به مرحله استحكامات سيار در جنگ‌ها سنجيد. بخشي از تكنولوژي بكار گرفته شده در طرح‌ها يا سازمان‌هاي امروز بر پايه مفهوم خط دفاعي ماژين (خط دفاعي مرز فرانسه در جنگ جهاني دوم) در ساختارهاي دائمي يا نيمه دائمي شكل گرفته‌اند. اگر نيمي از اين استدلال درست باشد گرايش به سوي توانايي‌هاي انعطاف‌پذير و واكنش‌پذير جنگ سيار خواهد بود.[12]

سازمان يك موجوديت اجتماعي آگاهانه هماهنگ شده است كه براساس مجموعه‌اي از اصول در جهت نيل به اهداف فعاليت مي‌كند. صاحب‌نظران عصر حاضر را عصر حاكميت سازمان‌ها ناميده‌اند و سازمان را ابزاري براي توان‌افزايي، زمينه‌ساز كمال و كاميابي و يك امكان واقعي و گريزناپذير براي دستيابي به اهداف از پيش طراحي شده از طريق تبيين نقش و ايجاد هماهنگي بين افراد و واحدهاي متعدد سازمان مي‌دانند. دراكر برجسته‌ترين هدف سازمان‌ها را اثربخش كردن نقاط قوت و رفع نقاط ضعف انسان‌ها مي‌داند.

فرض بر اين است كه كوشش سازمان‌يافته نه تنها در مقايسه با كار انفرادي موفقيت بيشتري را به دنبال دارد بلكه عملكرد سازمان از قانون تضايف پيروي مي‌كند. به بيان ديگر نتيجه حاصل از تلاش‌هاي سازماني بسي فراتر از جمع تلاش‌هاي فردي است. سازمان پديده بسيار پيچيده‌اي است. منشوري كثيرالوجه كه شناخت آن مستلزم نگاه چندوجهي است ساختار نحوه قرار گرفتن اجزاء سازماني، تعامل آن‌ها با يكديگر و سيستمي متشكل از وظيفه، گزارش‌دهي، رابطه‌ها و اختيارات است. مطالعات نشان مي‌دهد كه در طراحي ساختار بايد به اين مهم توجه داشت كه متغيرهاي محتوايي چهارگانه شامل اهداف و استراتژي، محيط، اندازه و تكنولوژي بر متغيرهاي ساختاري سه‌گانه شامل پيچيدگي، رسميت و تمركز اثر گذاشته و از نحوه تركيب و در آميختن آن‌ها انواع طرح‌هاي ساختاري به وجود مي‌آيد.

جان پيترز در اين رابطه چنين مي‌نويسد:

 

[1]- تافلر، الوين و هايدي، جنگ و پادجنگ، مهدي بشارت، انتشارات اطلاعات، تهران، ص 57

[2]- هيبلز گري، گريس، جنگ پست مدرن، سياست نوين درگيري، احمدرضا تقاء، دانشكده فرماندهي و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، دوره‌ي عالي جنگ، ص 241، 1381.

[3]- دوپوي، ترورنويت، تاريخ جنگ‌ها ترجمه پرواز ايزدي مؤسسه مطالعات دفاعي و امنيتي دافوس چاپ اول 1381، ص 15.

[4]- هرودت ارتش خشايار شاه در حمله به يونان را مركب از 7/1 ميليون نفر پياده 800 هزار سواره نظام مي‌داند برخي از مورخين اين ارقام را به شدت اغراق مي‌دانند هانس دلبروك اين تعداد را 75 هزار نفر مي‌داند.

[5]- ضاهروتر، مديريت نظامي در نيروهاي پيامبر اكرم صلي‌الله عليه وآله وسلم، ترجمه اصغر قائدان، نشر مدير، چاپ اول، 1374، ص 133.

[6]- هسلبين، فرانسيس و ديگران، سازمان فردا، مهندس فضل اله اميني، مؤسسه نشر فردا، 1378، ص 24

[7]- جنگ و ياد جنگ، ص 117

[8]- بوتول، ستيزه‌شناسي، پويان،‌ص 92

[9]- ازغندي؛ عليرضا، روشندل جليل، مسائل نظامي و استراتژيك معاصر، سمت، تهران، 1374، ص 65

[10]- مقام معظم رهبري، بيانات در ديدار با فرماندهان عالي رتبه ارتش به مناسبت روز ارتش، 29/1/71.

[11]- مقام معظم رهبري، بيانات در ديدار با فرمانده و جمعي از روحانيون رزمي تبليغي تيپ مستقل 83 امام جعفر صاق عليه‌السلام، 11/9/70.

[12]- مينتز برگ،‌ هنري، سازماندهي پنج الگوي كارساز، ابوالحسن فقيهي، حسين وزيري سائقي، مركز آموزش مديريت دولتي، 1371، ص 423


مبلغ واقعی 16,000 تومان    50% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 8,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۵ فروردین ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 499

مطالب تصادفی

  • پروژه مرگبار
  • دانلود سوالات استخدامی آموزش و پرورش (به همراه پاسخ نامه کامل
  • مزایا و معایب استفاده از روش قالب لغزنده عمودی
  • مروری بر ریشه‌های مسئله‌ی فلسطین 30 ص
  • سمينار كارشناسي ارشد (عمران) 197 ص

خراسان جنوبی شهرستان قاینات

تمامی محصولات ما با قیمت بسیار مناسب در سایت قرار میگیرد.